پرنده در اوج
رمضان
!تو می روی واین مائیم که به دنبالت از کاسه دیدگانمان آب جدایی می فشانیموچنین ناله سر می کشیم
. خداحافظ ای ماه بزرگ خدا ای عید دوستان خدا .خداحافظ ای که آسمانی ترین معناها رادرشریان لحظه هایمان جاری کردی
. بدرود ایآنکه خورشید حضورت تابناکترین روزها ونورانی ترین ساعت ها راارزانیمان کرد
.خداحافظ ای که درتو پرنده آرزوها به اوج آسمان سرسائید
. ای که گنجینه عبادت بودیودرتوبا هزار بال درآسمان امل پر کشیدیم
. ای صمیمی ترین یار آنگاه که فروغ رویترا ازپنجره نگاهمان بر دمید،سراچه دلمان لبریز از شادمانی گشت
. با ذره ذره وجودمانشهد انست را نوشیدیم وبا حضورت خوکردیم وکنون که بر ما پشت کرده ودورمی شوی
داغ جدایی وشور هراس آهوی دلمان را به تب و تاب افکنده است
.خداحافظ ای که زنگاراز آینه دلمان ستردی
. ای که عصای اعجازت از سنگ دلهامانچشمه های گریه جاری ساخت وپولاد قلبمان به گرمای حضورت نرم وروان گشت
.با تو بدرود می گوئیم
. اما نه از ملامت و دلسردی که با ناچاری و دلتنگی . خداحافظ،خداحافظ وصد افسوس ای دریای رحمت رمضان وای چشمه های فضل و برکتی که در
رمضان بودید وازمقابل دیدگان حسرت بار ما گذشتید
. بی آنکه از گوارای حیات بخشتاننوش کنیم
.ای خدای رمضان با گذشتن این ماه تو نیز از گناهان ما درگذر
. کنون که زیوررمضان رااز اندام زمین و زمان بر می گیری ، از تن ما نیز جامه ناموزون گناه و عصیان بر افکن
.