چرا خداوند شیطان را افرید؟
شیطان که رانده گشت جز یک خطا نکرد
خود را برای سجده ادم رضا نکرد
شیطان هزار مرتبه بهتر ز بی نماز
او سجده را به ادم و این بر خدا نکرد
بسیاری می پرسند: با اینکه خداوند میدانست که شیطان سر چشمه همه وسوسه ها و گمراهی ها و همه فریبکاری ها میشود و همه بدبختی های ادم از او خواهد بود پس چا او را افرید .
در پاسخ میتوان گفت :
اولا خداوند شیطان را از اغاز افرینش انسان نیافریده است چون خلقت او از اول پاک و بی عیب بوده است
ثانیا اگر اندکی فکر کنیم خواهیم دانست که وجود شیطان این دشمن خطرناک نیز کمکی است به پیشرفت و تکامل انسان ها و برای ان کسانی که ایمان دارند و میخواهند راه حق را بپیمایند وجود او مضر و زیان اور نیست بلکه وسیله پیشرفت و تکامل ان است
وجود یک دشمن قوی در مقابل انسان باعث پرورش و ورزیدگی میشود هیچ موجودی به کمال نمیرسد مگر اینکه در مقابل یک دشمن نیرومندی قرار گیرد.
انسان تا در مقابل دشمنی نیروند قرار نگیرد نیرو و نبوغ خود را به کار نمی اندازد
دانشمندان امروز در مورد فلسفه وجود میکروبهای مزاحم میگویند اگر انها نبودند سلولهای بدن در حالت سستی و بی حالی بود و احتمال رشد انسان از ۸۰ سانتی متر تجاوز نمیکرد و همگی به صورت ادمهای کوتوله بودند
ثالثا اگر شیطان در برابر اعمال زشت خود مسئول است ولی وح انسان در مبارزه با شیطان خسته نمیشود و این مبارزه به سود اوست
رابعا اگر شیطان نباشد دنیا تعمیر نمیشود کار مردم منحل میشود و دیگر کسی به دنبال کسب و کار نمیرود و دنیا ویران خواهد شد
منتظر نظر هاتون هستم یا علی
خودت میدونی با نسیمه نفس تو جون میگیرم
از دست عشقت نمیدونم که بمونم یا بمیرم
قربت و بی کسی امون نمیده
تو رو کیچ کس به من نشون نمیده
منو کشتی ولی بدون که دلم تا اقاشو نبینه جون نمیده
دیگه بیا...
کجا رو بگردم منه جون بسر
تو بیا و منو با خودت ببر
قراره ما باشه لحظه سفر ... آبرو بخر
تویی که خدا معلومه تو چشات
تویی که صفا میباره از صفات
تویی که عسل میچکه از لبات
در روایت دیگری وارد شده که : شیطان به مرگ طبیعی از دنیا نمیرود بلکه او را میکشند و در اخر الزمان کشته میشود حال چه کسی و چگونه او را میکشد اختلاف است.
بعضی روایات میگویند وقتی امام زمان می اید او را میکشد امام صادق (ع) میفرمایید : وقتی قائم ما قیام میکند می اید در مسجد کوفه شیطان هم می اید و به زانو در مقابل ان حضت در می اید و میگوید وای از این روز سختی که در کمین من است . در این زمان امام زمان مو های جلو پیشانی او را میگیرد و ان ملعون را گردن میزند.
در بعضی روایات وارد شده که حضرت رسول کشنده شیطان است
امام صادق (ع) فرمودند: در زمان رجعت روی صخره بیت المقدس به دست حضرت رسول کشته و ضبح میشود.
نیز عبد الکریم خسروی می گوید از امام صادق شنیدم که فرمودند (( وقتی شیطان گفت خدایا مرا مهلت ده تا روز قیامت خداوند قبول نکرد و در جواب ان ملعون فرمود : تو را مهلت میدهم وقت معلوم و مراد از ان وقت هنگام رجعت امیر المومنین (ع) به دنیا است .
عبد الکریم گوید از ان حضرت پررسیدند ایا بر ان حضرت رجعتی است فرمودند بلی هیچ امامی نیست مگر در وقت رجعت ان امام مومن و کافر اهل زمانش با او بر میگردند تا مومنان را بر کافران پیروز گرداند .
وقتی امیر المومنین با اصحاب خود رجوع نمایند شیطان هم با لشگر حاضر شوند و وعده گاه جنگ انها در زمین روحا که که از زمینهای فرات و در نزدیکی کوفه است میباشد.
پس این دو لشگر میجنگند به طوری که تا ان زمان چنان کشتاری انجام نشده باشد انگاه امام صادق فرمود گویا اصحاب امیر المومنین را میبینم که به پشت برگشته اند و از شدت سختی جنگ صد قدم به عقب رفته اند و گویا انها را نگاه میکنم که پای بعضی از انها در اب فرات رفته است
در این هنگام ملائکه خشم الهی از پشت ابها فرود ایند و جنگ به حضرت رسول واگذار میشود در حالی که ان حضرت در جلوی لشگر حربه از نور در دست مبارک ایشان است چون شیطان نگاهش به ان حضرت بیفتد پشت کرده و بگریزد وقتی یاران او فرار او را میبینند میگویند کجا میروی و حال انکه تو امروز بر انها قالبی او در جواب انان میگوید من میبینم انچه را شما نمیبینید من از خداوند عالمیان میترسم .
در این هنگام حضرت رسول به او حمله میکند و ضربتی بین دو کتف او میزند که به همان ضربه نابود میشود و لشگرش نیز هلاک خواهد شد .
ازدواج شیطان
راجه به ازدواج ابلیس که چه موقع بوده با چه کسی ازدواج نموده همسر او چگونه پیدا شده و دختر چه کسی است در این باره دو قول نقل شده است :
مجمع البحرین در لغت شیطان مینویسد : وقتی خداوند متعال اراده کرد برای ابلیس همسر ونسلی قرار دهد غضب را بر وی مستولی ساخت از غضب او تکه اتشی پیدا شد از ان اتش برای او همسری افرید
در نقل دیگر امده : ابلیس که اسم اولی او عزراعیل است ار همان اوان جوانی در میان قوم خود مشغول عبادت و بندگی خداوند بود تا بزرگ شد و موقع ازدواج او رسید وقتی تصمیم به ازدواج گرفت با دختر روحا به اسم لهبا که ان هم از طایفه جن بود ازدواج نمود بعد از انکه ایشان با هم ازدواج کردند فرزندان زیادی از ان ملعون بوجود امد که از شمارش بیرون رفت به طوی که زمین از ان پر شد همه انها مشغول عبادت شدند و مدتی طولانی خدا را ستایش نمودند در میان انان عبادت ابلیس ار همه انها بیشتر بود .
به همین جهت بعد از ان که خداوند اختلاف و خون ریزی را در میان طایفه جن و نسناس دید ه دو طایفه را هلاک نمود و از میان ان طایفه فقط ابلیس را نگاه داشت و بعدا فرشتگان او را به اسمان بردند ان ملعون در اسمانها هم عبادت کرد تا به اسمان هفتم رسید ودر انجا خداوند انسان را خلق کرد و شیطان از دستور خدا سرپیچی کرد و رانده شد
پس زن و فرزندان او هم جز هلاک شدگان هستند. او بدون زن و فرزند به اسمانها رفته و انجا خم احتیاجی به زن نداشت بعد از بیرون امدن از بهشت هم زنی برای او بوجود نیامده
چون اشتر مست در قطاریم همه
چون گرگ گرسنه در شکاریم همه
گر پرده ز روی کارها برگیرند
معلوم شود که در چه کاریم همه
با پایان ماه مبارک رمضان دوباره شیطان ازاد میشود و ما باید دوباره به مبارزه با ان ملعون برویم ابتدا باید شیطان را بشناسیم تا برای مبارزه با ان کوشش کنیم
شیطان نخستین کسی بود که بعضی کارها را مرتکب شد و پیش از او کسی انها را انجام نداده بود انها از این قرار است:
۱- اولین کسی بود که قیاس نمود و خود را از حضرت ادم برتر و بالاتر هستم من از اتشم و او از خاک در حالی که اتش از خاک بالاتر است
۲-اولین کسی که د رپیشگاه با عظمت الهی تکبر نمود و به دستور خالق خود عمل نکرد
۳-اولین کسی که معصیت و نافرمانی خدا را کرد و اشکارا با او مخالفت کرد
۴- اولین کسی که به دروغ گفت : خدا گفته از این درخت نخورید چون درخت جاوید است و اگر کسی از ان بخورد تا ابد زنده خواهد ماند و با خدا شریک شود.
۵- اولین کسی که قسم به دروغ خورد و گفت من شما را نصیحت میکنم
۶- اولین کسی که نماز خواند و یک رکت او چهار هزار سال طول کشید
۷- اولین کسی که منبر رفت و برای ملائکه سخنرانی نمود
۸- اولین کسی که به خدا مشرک شد
۹- اولین کسی که بعد از خوردن ادم و حوا از درخت نهی شده اواز و غنا خواند
۱۰- اولین کسی که به میان قوم لوط امد و خود را در اختیار انان قرار داد تا با او لواط کنند و خود با انان لواط کرد .
۱۱- اولین کسی که با ابوبکر بیعت کرد تا مردم را منحرف کند و از مسیر حق باز گرداند
۱۲- اولین کسی که خدا را در اسمانهای هفت گانه پرستید
۱۳- اولین کسی که ساز درست کرد و خود ان را نواخت
۱۴- اولین کسی که برای زیبایی زلف گذاشت
۱۵- اولین کسی که برای مخالفت با پیامبران ریش خود را تراشید
۱۶- اولین کسی که برای مست شدن مردم شراب درست کرد
۱۷- اولین کسی که گریه دروغی نمود
۱۸- اولین کسی که مکر و حیله و خدعه نمود
۱۹- اولین کسی که اتش حسد ا شعله ور نمود
۲۰- اولین کسی که دستور مساحقه را به زنان زمان حضرت لوط داد
۲۱- اولین کسی که مجسمه و بت را ساخت
و...
خلقت شیطان
خداوند سه گونه موجود عاقل و با شعور افریده است :
یک نوع در اسمانها هستند که همان فرشتگان هستند که انان از نور بوجود امده اند و شهوت جنسی و خواب و خوراک و شهوات دیگر ندارند گناه از انان سر نمیزند تسلیم ممحظ پروردگارند و یک لحظه نا فرمانی او را نمیکنند خلقت او جلوتر از جن و انس بوده است
نوع دیگر انسان است که خداوند متعال او را با دو دست قدرت خود پدید اورده و ملائکه بر او سجده کردند و معلم انان شد هم عقل و هم شهوت در وجودش گذاشت و او از خاک و اب به وجود امده است .
نوع سوم جن است که خداوند ان را از اتش بی دود (و باد) پدید اورده و مثل انسان عقل و شهوت به انان داده است . خلقت جن قبل از خلقت ادم و هم زمان با خلقت نسناس بوده است
(( ما طایفه جن را قبل از انسان از اتش گرم و سوزان و شعله ور بدون دود افریدیم)) سوره حجر ایه ۲۷
همان طور که خداوند نخست ادم را خلق نمود و همسرش حوا را بعد از او از جنس خودش افرید پدر جن هم که مارج نام داشت از اتش و سپس همسرش مارجه را نیز از او خلق نمود . ماج و مارجه با هم ازدواج کردند جان متولد شد و فرزندان جان دو طایفه شدند یک طایفه همان جن ها که در میان انان هم مومن پیدا میشود هم کافر طایفه دوم شیطان شدند که پدر بزرگشان ابلیس می باشد و یکی از فرزندان جان است
نام ها و صفات شیطان:
۱- شیطان ۲- ابلیس ۳- وسواس ۴- خناس ۵- رجیم ۶-عزراعیل ۷- حارث ۸- صاغر ۹-مذموم ۱۰-غوی ۱۱-عفریت ۱۲-مارد و مرید ۱۳-شیصبان۱۴- ابو مره ۱۵-وهار ۱۶- داسم ۱۷-مفلاص
پرنده در اوج
رمضان
!تو می روی واین مائیم که به دنبالت از کاسه دیدگانمان آب جدایی می فشانیموچنین ناله سر می کشیم
. خداحافظ ای ماه بزرگ خدا ای عید دوستان خدا .خداحافظ ای که آسمانی ترین معناها رادرشریان لحظه هایمان جاری کردی
. بدرود ایآنکه خورشید حضورت تابناکترین روزها ونورانی ترین ساعت ها راارزانیمان کرد
.خداحافظ ای که درتو پرنده آرزوها به اوج آسمان سرسائید
. ای که گنجینه عبادت بودیودرتوبا هزار بال درآسمان امل پر کشیدیم
. ای صمیمی ترین یار آنگاه که فروغ رویترا ازپنجره نگاهمان بر دمید،سراچه دلمان لبریز از شادمانی گشت
. با ذره ذره وجودمانشهد انست را نوشیدیم وبا حضورت خوکردیم وکنون که بر ما پشت کرده ودورمی شوی
داغ جدایی وشور هراس آهوی دلمان را به تب و تاب افکنده است
.خداحافظ ای که زنگاراز آینه دلمان ستردی
. ای که عصای اعجازت از سنگ دلهامانچشمه های گریه جاری ساخت وپولاد قلبمان به گرمای حضورت نرم وروان گشت
.با تو بدرود می گوئیم
. اما نه از ملامت و دلسردی که با ناچاری و دلتنگی . خداحافظ،خداحافظ وصد افسوس ای دریای رحمت رمضان وای چشمه های فضل و برکتی که در
رمضان بودید وازمقابل دیدگان حسرت بار ما گذشتید
. بی آنکه از گوارای حیات بخشتاننوش کنیم
.ای خدای رمضان با گذشتن این ماه تو نیز از گناهان ما درگذر
. کنون که زیوررمضان رااز اندام زمین و زمان بر می گیری ، از تن ما نیز جامه ناموزون گناه و عصیان بر افکن
.