فاطمۀ معصومه (ع) کیست؟
در اولین روز از ماه ذیقعده سال173 ه ق خانه امام موسی بن جعفر (ع) در مدینه
، با میلاد دختری معصوم ، عطری تازه یافت. امام هفتم ، فرزند را در آغوش گرفت و
پس از آنکه در گوش وی اذان واقامه گفت، او را فاطمه نامید.
نجمه ، بانوی پرهیزگاری که تقدیر الهی ، اورا از قبایل شمال آفریقا به خانۀ امام هفتم
آورده بود، از شادی در پوست خود نمی گنجید . چرا که او ، پس از افتخار مادری علی
بن موسی الرضا (ع) اینک با ولادت فاطمه، شرافت و افتخاری افزون یا فته بود .
او هم مثل بسیاری از مردم مدینه، این بشارت امام صادق(ع) را شنیده بود که در خانۀ
پسرش دختری به نام فاطمه متولد خواهد شد که در «قم» جان می سپارد و به شفاعتش
تمامی شیعیان به بهشت می روند. فاطمه (ع) در خانواده ای که همگی از دانایان و
پرهیزگاران عصر خویش بودند ، تحت تربیت و ولایت پدروبرادر معصومش ، دانش
آموخت وبه حدیث و سنت رسول اکرم (ص) تسلط یافت .
شش ساله بود که پدر بزرگوارش به دستور هارون الرشید ، دستگیر و به عراق تبعید
شد واو به خانۀ برادر دلسوزش امام رضا (ع) منتقل گردید تا غم دوری پدر را کمتر
احساس کند . به سال 183 ده ساله بود که خبر شهادت پدر را شنید گر چه او ودیگر
فرزندان موسی بن جعفربه خاطر سختگیری های شدید عباسیان نسبت به فرزندان امیر_
المومنین (ع) هرگز نتوانستند در شهادت پدر و پیشوای خویش ، مجلس سوگواری برگزار
کنند ویا حتی آشکارا بگریند . در تمامی این سالها ، تنها پناه فاطمۀ معصومه ، برادر
مهربانش امام رضا(ع) بود.
امام هشتم وقتی ایشان را در شعبان سال 200 هجری ، از مدینه به خراسان می بردند ،
خانوادۀ خویش را جمع نمودند وبه آنها گفتند: «این ، آخرین دیدار ماست . من دیگر
حرم جدم را نخواهم دید ودر غربت جان خواهم سپرد .» وبدین سان دیگر بار فاطم
معصومه(ع) به رنج دوری عزیزترین کس خویش مبتلا گردید.
روشن است که تا این تاریخ و با چنین سختگیری هایی از ناحیۀ عباسیان ، هیچ یک از
دختران امام کاظم (ع) از جمله فاطمۀ معصومه (ع) ازدواج نکردنددر آغاز ماههای
سال 201 هجری ، فاطمۀ معصومه که در اشتیاق برادر می سوخت ، از آزادی و انیت
بدست آمده ، استفاده کرد وبا کاروان خراسان ، عازم دیدار برادر گردید ...(برادری که
اکنون بعنوان ولیعهد مامون درمرو می زیست).اما... چون کاروان به نزدیک ساوه رسید
بیماری سختی آن بانو را از ادامۀ سفر بازداشت.
کاروانیان که به شرافت ومنزلت آن محدثۀ آل طه آگاه وبرخی ازآنان ، خویشان وی بودند
در ساوه توقف نمودند ودر صدد مداوای آن حضرت بر آمدند. لیکن او که اندوه دوری از
برادر سخت ناتوانش ساخته بودو احساس می کرد که خزان عمر کوتاهش فرا رسیده است،
از اطرافیان در مورد «قم» پرس و جو نمود ، چرا که بارها در حدیثی از پدروجدش شنیده
بودکه:« قم ، حرم ما اهل بیت آشیان آل محمد و پناهگاه شیعیان است . خاک آن مقدس است ،
اهل آن از ما هستند و ما از آنهاییم».خبر حضور فاطمۀ معصومه در ساوه و بیماری
ایشان ،به قم رسید. بزرگان شهر از جمله موسی بن خزرج اشعری (صحابی امام رضا (ع))
به سرعت به ساوه شتافتند تا آن حضرت را به شهر شیعه دعوت ودر آنجا از ایشان مراقبت
و پذیرایی نمایند.
مردم قم با شورو شادی از دختر رسول خدا استقبال نمودند. آری فاطمۀ معصومه ، نومید از
دیدار برادر ودور از آشنا ودیار بدیدار حق شتافت.امام رضا (ع) دربارۀ پاداش زیارت حضرت
معصومه (ع) می فرماید:«هرکه اورا زیارت کند در حالیکه نسبت به شانش نزد خدا با خبر
باشد ، پاداش او بهشت است.» مشابه به این حدیث از امام صادق (ع) وامام جواد (ع)رسیده است
همچنین در زیارت نامۀ حضرت معصومه (که امام رضا به شیعیان تعلیم فرموده است)می خوانیم
:«ای فاطمۀ معصومه !مرا در رفتن به بهشت شفاعت کن ، چرا که تو در نزدخداوند ، جایگاهی بس
ارجمند داری».
ای همچو گهر در صدف سینۀ قم سرچشمۀ آبروی گنجینۀ قم
تو پر تو آفـــــــتاب عـــــالم تــابی برخاسته از مشرق آیینۀ قم
سلام دوست عزیز واقعا لذت بردم!
الهی! آن را که بخواهی آب در جویش روان است و آن را که نخواهی بی درمان است!...
موفق باشی!
سلام
موافقم
لطفا میشه بگین چه طوری؟
یا علی
سلام
ممنونم که به من سر زدی بازم از این کارا بکن ممنونم باییییییی
سلام
خوبی...
سلام
ممنون از راهنماییتون
من انجام دادم شما هم انجام بدیت
سلام
ممنون از راهنماییتون
من انجام دادم
یا علی
سلام خسته نباشید التماس دعا .